سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در مصیبتها چون آزادگان شکیبایى باید و یا چون نادانان فراموش کردن شاید . [نهج البلاغه]
نذر
 

 
 
از: نوریه  ::  84/10/13 ::  2:56 عصر

به نام خدا

سلام  برحسین (ع) وخاندان منورش.

آیه  120 سوره نحل

 هفتمین نور

 

إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتاً لِلّهِ حَنِیفاً وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (120)

 

به درستی که ابراهیم مطیع و فرمانبردار بود وهرگز به خدای یکتا شرک نیاورد .

در آیه خداوند به چند صفت از اصفات زیبای حضرت ابراهیم (ع) اشاره فرمودند .ابراهیم پیامبری اولوالعزم  است که پس از سپری کردن امتحانهای سخت به مقام والای امامت رسید ولقب زیبای خلیل الله بودن را کسب نمود ، اما ابراهیم دارای چه ویژگیهایی بود که به این مقام  والا رسید ؟ما از بسیاری از صفات و ویژگیهای والای ابرهیم می گذریم وبه دو صفت بیان شده در این آیه بسنده می کنیم

1-   مطیع وفرمانبردار بودن :

یکی از مراحل مهم رسیدن به کمال ، عشق ، وصل ، ویا هرنام دیگر که نشانه اوج کمال انسان است داشتن ویژگی فرمانبرداری واطاعت از ذات مقدس حق است ، توکل ، رضا وتسلیم ، در نگاه اول آسان به نظر می رسد (که عشق آسان نمود اول  ولی افتاد مشکلها )اما انسان به این مرحله نخواهد رسید تا به مرحله یقین نرسد .از توکل باید گذشت به رضا رسید واز پس ان وارد وادی تسلیم شد که وقتی گفتند به نار در آی بی درنگ بر شعله نشینی . ابراهیم خلیل همواره فرمانبردار بود قرآن در این باره داستان های بسیاری نقل کرده که نشان دهنده تسلیم بی چون وچرای حق بودن حضرت ابراهیم  است.

2-   شرک نیاوردن به خداوند

شرک یعنی چه ؟

وقتی با این سوال مواجه می شویم  ابتدا فکر می کنیم گناه شرک که خداوند بارها در قرآن به آن اشاره داشته ویژه ما نیست وحتی از یاد اینکه خدای نکرده بخواهیم به خداوند مشرک شویم همه بدنمان می لرزد اما با توجه به حدیثی که از پیامبر (ص) نقل شده که راه یابی شرک  به قلب از راه رفتن مورچه ای سیاه بر روی سنگی سیاه در دل شبی سیاه مخفی تر است ، در می یابیم راه نفوذ شیطان وآسانترین راه همین شرک است هر نوع گناه (چه کبیره چه صغیره ) از آنجا که نا فرمانی خدا است وبرتری سخن یا حب دیگری بر سخن یا حب خداست نشانه بندگی ما به غیر خداوند است پس شرک است .

گناه = شرک

یادم است بزرگی می گفتند هنگام سیری لقمه ای زیاد خوردن شرک محسوب می شود

پس نتیجه می گیریم حضرت ابراهیم که هرگز به خداوند شرک نیاورد ، هرگز گناه نکرد وحب هیچ چیز را بر حب خداوند ارجح ندانست وتسلیم خداوند بود تا به مقام والای نبوت – امامت – حب پروردگار رسید .

یادمان باشد هنگامی که ابراهیم  به مقام والای خلیل الهی می رسد حسین (ع) با آن  اطاعت محض به چه مقامی در نزد پروردگار رسیده ...

صدای کاروان حسین  به عزم کعبه به گوش می رسد ... پرچم دار کاروان عباس بن علی است  و...


  نظرات شما()


 
 
از: نوریه  ::  84/10/8 ::  3:2 عصر

به نام خدا

ششمین نور

سلام وصلوات بر پیامبر مکرم  اسلام  و اهل بیت پاکشان .

سلام بر آقا ولی عصر (عج) که آرزوی ظهورش حلاوت زندگیمان است وهم رکابیش امید زیستمان

سپاس خدایی را که دلهای ما را به نور قرآن منور کرد واز رحمتش چشمان ما  را به آیات بی نظیرش نورانی نمود.

 

سوره  سبا آیه 48

 

قُلْ إِنَّ رَبِّی یَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُیُوبِ (48

 بگو خدای من حق را به وحی بر من القا می فرماید که او به اسرار عوالم غیب آگاهست .

 

در ادامه آزارها واذیت کفار وادامه بیان رسالت پیامبر خداوند برای اینکه راه نفوذ گفتار کفار را بر پیامبر خویش ببندد فرمودند که به کفار بگو این قران از طرف پروردگار به من می رسد ، لفظ بیان خداوند چنان محکم  است که گویی می خواهد حجت را بر همه مردم تمام کند وآرامش را به قلب نبی مکرم اسلام افزون نماید ، پس همه تکذیب ها که از سوی کفار صورت گرفت گویا خدا وند با این آیه که کلام بسیار قاطعی است می خواهد بگوید حق همین است چه باور کنید چه نکنید همچنان که در آیات بعدی خداوند با همین قاطعیت به کفار اشاره می کند که پیامبر بگو این آنچیزی است که من پذیرفتم و رستگاری وزیانش هم بر خود من است .

حجت بر همه تمام شد چون خداوند خود گوینده قرآن است ...

در ادامه خداوند باز اشاره می فرماید که اوست که عالم به غیب است .

این عالم بودن به غیب توسط خداوند در آیات بسیاری بیان شده که نشان دهنده اهمیت موضوع است ، حال باید به این پرسش پاسخ داد که غیب چیست ؟ وتکرار عالم بودن به آن از چه باب است ؟

غیب همه آن چیزی است که به دیدگان ما نیاید  چه در آسمانها با شد چه در زمین ، چه عقل ما به آن برسد وچه عقل ناقص ما از درک آن عاجز باشد ...بعضی چیزها یش را می دانیم وخیلی چیزهایش را نمی دانیم

از جمله غیب در آسمان .

ملائک – عوالم موجود در آسمانها – شیوه زندگی در آسمانها – بهشت – جهنم – عبور ومرور فرشتگان – اجنه ...

غیب در زمین

علوم مربوط به مرکز زمین – موجودات بسیار ریزی که به چشم نمیایند – علل وعواملی که از آن  بی اطلاع هستیم – درون انسانها – کلام های درونی- همه کلمات انتزاعی مثل عشق – اخلاق- و...

وعلومی که  نمی دانیم به سبب کمبود تجهیزات وعلوم مختلف

بسیاری از روابط علت ومعلولی موجود در هستی و.... بی نهایت غیب دیگر که تنها خداوند آگاه بر آن است .

چون ما نمی دانیم وعلوم آن در نزد خداست از بی دانشی سخنها می گوئیم که نباید مثل سخنان کفار در مورد پیامبر وکتاب الله ...

چون درون دیگران را نمی دانیم ونمی شناسیم  با علم اندک خود می تازیم و ... ونمی دانیم که خدا می داند وچون نمی دانیم شایسته گفتن نیستیم ... باید به این باور برسیم نمی دانم های ما در مقابل دانش ما دریای است در مقابل قطره پس قبل از بیان هر مطلب باید به دانش خود یقین پیدا کنیم برای همین است که معصوم می فرمایند بین ایمان وکفر فاصله ای است به اندازه دیدن (که ایمان است ) و شنیدن (که کفر است )

اقرار به نیاز به دانستن موجب تواضع در انسان می شود وتواضع  جلوی بسیاری ازگناهان را می گیرد و...

شاید کسی که فکر نا شایست در موردش می کنیم عزیزترین باشد نزد خدا ...

ونکته بعدی اینکه باید ایمان بیاوریم به دانش خدا گاهی خود ما گواه این ایه هستیم که خداوند می فرمایند ای ایمان آورندگان ایمان بیاورید .ما مدعی هستیم به وجود وقدرت وعلم خدا ایمان داریم اما در بسیار از جنبه های زندگی یادمان می رود که خداوند حضوری قدرتمند دارد شاید یکی از دلایل توجه خداوند به این نکته برای یاد آوری ما باشد ...

اگر به واقع خداوند را در جای جای زندگی ولحظه لحظه زندگی موجود ببینیم کی توان انجام عملی برخلاف نظر او را داریم ؟بسیاری از گناهان ما از همین عدم باور ناشی می شود که باور نداریم خداوند در همه زندگی ما نقش دارد ، نجواهای ما را می شنود ، اعمال ما را می بیند و...پس چرا در حضور حضرتش گناه می کنیم ؟ مگر غیر از این است که باورمان کامل نشده است ؟

ما که از حضور یک انسان در هنگام گناه شرمنده می شویم چرا از ارتکاب آن گناه در حضور خداوند شرمنده نیستیم ؟

کاش به یقین برسیم ...


  نظرات شما()


 
 
از: نوریه  ::  84/10/6 ::  7:51 عصر

به نام خدا

سلام  بر علی (ع) که جان در راه دلدار نهاد .

پنجمین نور

آیه 50 سوره  نمل

 

  وَمَکَرُوا مَکْراً وَمَکَرْنَا مَکْراً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ (50)

 

وکافران  (در قتل صالح ) مکر وحیله به کار بردند وما انها را از جایی که هیچ نفهمیدند سخت به کیفر مکرشان رساندیم

چقدر درسهای تاریخ شبیه هم هستند .چقدر تاریخ تکرار می شود .چقدر حیله های کافران شبیه هم است .وچقدر خداوند در حق خوبان مهربان است .با خواندن این آیه ذهن می رود سوی لیله المبیت ، شبی که همه کفر به قتل همه عشق کمر بستند وخداوند چه سان مکرشا نرا به خودشان باز گرداند و علی (ع ) در امتحانی دیگر سرافراز شد .

آن هنگام که کفار همه راه ها را برای از بین بردن مبلغین دین خدا بی نتیجه می بینند چاره ای ندارند جز کشتن حق .

اقوام بسیاری این عمل زشت را انجام دادند ، دست به خون پیامبران آلودند وصالح وپیامبر مکرم اسلام را تهدید کردند.

پس این گناه در تاریخ تکرار شده است .

خداوند در این آیه می فرمایند از جایی که نفهمیدند مکرشان به انان برگشت ....

شاید این پرسش برای عده ایی پیش آمده باشد که چرا انسانی با تمام بدیها به هیچ عقوبتی نمی رسد ؟مردم غافلند از اینکه عقوبت مکر از جایی به انها می رسد ه خود ندانند ، اگر انسان متوجه شود که بلای که به اور سیده از جانب گناه انجام شده است در صدد جبران وتوبه بر خواهد امد اما چون بر دلهایشان مهر زنده شده وجانب عوقبت بر آنان آشکار نیست توان جبران وتوبه ندارند واین بد عقوبتی است وبه قول خداوند سخت عقوبتی است

نکته مهم یگری که در این آیه وجود دارد   بازگشت مکر به خود مکر کننده است مصداق ضرب ا لمثل چاه کن همیشه ته چاه است ، اگر در صدد مکر ونیرنگ برای دیگری باشیم ، اگر به دلیل غیر موجهی حقوق دیگران را زیر پا گذاریم ، برگشت این بدی به خود (ظلمتو نفسی ) امری غیر قابل اجتناب است . این عقوبت نه تنها مخصوص عوالم دیگر است بلکه  بسیاری از آنها در همین دنیا به انسان برگشت داده می شود و می توان به این نتیجه رسید همه نعمتهای ما به دلیل اعمال ما است وهمه نقمت ها هم به دلیل اعمال خود ما در دنیا است .

که این عین عدل پروردگار است .

دل قوی مدار که گفتی وشکستی وگذشتی

بدان می گویند و می شکنند و می گذرند

آخرین نکته : پیامبران علاوه بر تحمل آزارها واذیت های کافرران مثل ( تهمت دروغگو بودن – تمسخر و... ) که در آیات گذشته به آن اشاره شد با خطر از دست دادن جان نیز مواجه بودند که بسیاری از این بزرگان به شهادت رسیدند پس : در راه عشق علاوه بر آبرو جان نیز تحفه ایی است در این وادی


  نظرات شما()

<   <<   11   12   13   14   15      >

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه |شناسنامه|ایمیل
وبلاگ من
 
 
 
 
 
 
نذر
 
نذر
 
قرآن
 
یــــاهـو
 
آذر
دی
بهمن
اردیبهشت
خرداد