به نام خدا
ششمین نور
سلام وصلوات بر پیامبر مکرم اسلام و اهل بیت پاکشان .
سلام بر آقا ولی عصر (عج) که آرزوی ظهورش حلاوت زندگیمان است وهم رکابیش امید زیستمان
سپاس خدایی را که دلهای ما را به نور قرآن منور کرد واز رحمتش چشمان ما را به آیات بی نظیرش نورانی نمود.
سوره سبا آیه 48
قُلْ إِنَّ رَبِّی یَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُیُوبِ (48
بگو خدای من حق را به وحی بر من القا می فرماید که او به اسرار عوالم غیب آگاهست .
در ادامه آزارها واذیت کفار وادامه بیان رسالت پیامبر خداوند برای اینکه راه نفوذ گفتار کفار را بر پیامبر خویش ببندد فرمودند که به کفار بگو این قران از طرف پروردگار به من می رسد ، لفظ بیان خداوند چنان محکم است که گویی می خواهد حجت را بر همه مردم تمام کند وآرامش را به قلب نبی مکرم اسلام افزون نماید ، پس همه تکذیب ها که از سوی کفار صورت گرفت گویا خدا وند با این آیه که کلام بسیار قاطعی است می خواهد بگوید حق همین است چه باور کنید چه نکنید همچنان که در آیات بعدی خداوند با همین قاطعیت به کفار اشاره می کند که پیامبر بگو این آنچیزی است که من پذیرفتم و رستگاری وزیانش هم بر خود من است .
حجت بر همه تمام شد چون خداوند خود گوینده قرآن است ...
در ادامه خداوند باز اشاره می فرماید که اوست که عالم به غیب است .
این عالم بودن به غیب توسط خداوند در آیات بسیاری بیان شده که نشان دهنده اهمیت موضوع است ، حال باید به این پرسش پاسخ داد که غیب چیست ؟ وتکرار عالم بودن به آن از چه باب است ؟
غیب همه آن چیزی است که به دیدگان ما نیاید چه در آسمانها با شد چه در زمین ، چه عقل ما به آن برسد وچه عقل ناقص ما از درک آن عاجز باشد ...بعضی چیزها یش را می دانیم وخیلی چیزهایش را نمی دانیم
از جمله غیب در آسمان .
ملائک – عوالم موجود در آسمانها – شیوه زندگی در آسمانها – بهشت – جهنم – عبور ومرور فرشتگان – اجنه ...
غیب در زمین
علوم مربوط به مرکز زمین – موجودات بسیار ریزی که به چشم نمیایند – علل وعواملی که از آن بی اطلاع هستیم – درون انسانها – کلام های درونی- همه کلمات انتزاعی مثل عشق – اخلاق- و...
وعلومی که نمی دانیم به سبب کمبود تجهیزات وعلوم مختلف
بسیاری از روابط علت ومعلولی موجود در هستی و.... بی نهایت غیب دیگر که تنها خداوند آگاه بر آن است .
چون ما نمی دانیم وعلوم آن در نزد خداست از بی دانشی سخنها می گوئیم که نباید مثل سخنان کفار در مورد پیامبر وکتاب الله ...
چون درون دیگران را نمی دانیم ونمی شناسیم با علم اندک خود می تازیم و ... ونمی دانیم که خدا می داند وچون نمی دانیم شایسته گفتن نیستیم ... باید به این باور برسیم نمی دانم های ما در مقابل دانش ما دریای است در مقابل قطره پس قبل از بیان هر مطلب باید به دانش خود یقین پیدا کنیم برای همین است که معصوم می فرمایند بین ایمان وکفر فاصله ای است به اندازه دیدن (که ایمان است ) و شنیدن (که کفر است )
اقرار به نیاز به دانستن موجب تواضع در انسان می شود وتواضع جلوی بسیاری ازگناهان را می گیرد و...
شاید کسی که فکر نا شایست در موردش می کنیم عزیزترین باشد نزد خدا ...
ونکته بعدی اینکه باید ایمان بیاوریم به دانش خدا گاهی خود ما گواه این ایه هستیم که خداوند می فرمایند ای ایمان آورندگان ایمان بیاورید .ما مدعی هستیم به وجود وقدرت وعلم خدا ایمان داریم اما در بسیار از جنبه های زندگی یادمان می رود که خداوند حضوری قدرتمند دارد شاید یکی از دلایل توجه خداوند به این نکته برای یاد آوری ما باشد ...
اگر به واقع خداوند را در جای جای زندگی ولحظه لحظه زندگی موجود ببینیم کی توان انجام عملی برخلاف نظر او را داریم ؟بسیاری از گناهان ما از همین عدم باور ناشی می شود که باور نداریم خداوند در همه زندگی ما نقش دارد ، نجواهای ما را می شنود ، اعمال ما را می بیند و...پس چرا در حضور حضرتش گناه می کنیم ؟ مگر غیر از این است که باورمان کامل نشده است ؟
ما که از حضور یک انسان در هنگام گناه شرمنده می شویم چرا از ارتکاب آن گناه در حضور خداوند شرمنده نیستیم ؟
کاش به یقین برسیم ...