سفارش تبلیغ
صبا ویژن
علم راه عذر بر بهانه جویان بسته است . [نهج البلاغه]
نذر
 

 
 
از: نوریه  ::  84/10/22 ::  3:48 عصر

به نام خدا

سلام و درود بر مسلم ابن عقیل رسول حسین بن علی (ع)

نهمین نور

آیه 51 سوره مومن

 

إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ (51)

 

ما رسولان وهل ایمان ر اهم در دنیا نصرت می دهیم و هم روز قیامت که گواهان به شهادت برخیزند .

نکات این آیه :

1-     استفاده از واژه رسلنا انسان را به این فکر فرو می برد که به حق قرآن بزرگترین معجزه است ، معجزه ایی که کلمه کلمه اش تربیت است وهدایت به شرط اهل یقین بودن : وقتی کسی برای ما عزیز وگرانقدر است برای بیان این حرمت او ر ابه خود نسبت می دهیم مثل پسرم –عزیزم  که نشان دهنده اوج علاقه به اوست خداوند با استفاده از واژه رسلنا میزان نزدیکی پیامبران را به خود بیان داشته ،(ما فرستادیم) پیامبر ما ، پیامبر از آن من بود وآن را فرستادم

َاین واژه علاوه بربیان  میزان درجه والای رسولان الهی اثر امید بخشی فراوان برای پیامبران دارد (ما فرستادیم ) یعنی برای ما است ، از جانب ماست ، و نگهداری و... همه چیزش بر مااست وچقدر پیامبران از این نزدیکی احساس شور وشعف می کردند و این شور وشعف انگیزه راه وتحمل سختی ها است .

بر هر مربی فرض است در راه تربیت انسان به همه نکا ت ظریف تربیتی اشراف داشته باشد و از آن سود بجوید ، استفاده از کلام زیبا و دارای بار عاطفی بالا نیاز هر انسانی برای طی طریق است .

یکی از دلایل اعجاز قران به کار گیری بی نظیر کلمه ها وافعال برای بیان منظور به بهترین صورت ممکن است .

2-   نصرت دادن در دنیا و آخرت :‌یکی از مسائلی که باید به آن توجه کرد واز این آیه می توان به آن رسید این نکته است که اعمال خوب ونیک که انسان را جزء نیکوکاران می گرداند نه تنها پاداش اخروی دارد بلکه خداوند خود بیان داشته که در دنیا نیز پاداش آن داده خواهد شد .توجه به این نکته باید ما را به این فکر بیاندازد که خوب بودن ونیک عمل کردن تنها راه زندگی آرام و بدون دغدغه داشتن است . کار نیک پاداش نیک دارد ََبنا بر صفت عدل خود کوچکترین تعللی در باز خورد اعمال ما ندارد ، پس هر خیری به دیگران خیری است به خود پس عاقلانه است که در برابر خیرات منتظر تشکر وسپاس مردمان نباشیم چون خیری است که به جانب خود ما برگشت می کند و این پاداش عمل ما است پس منت پس از عمل نیک معنایی نخواهد داشت .

3-     اشهاد : قرآن در بسیاری از آیات به شاهدان روز حساب اشاره داشته از جمله اعضای بدن ، زمین ، پیامبران وخوبان و... اما با دانستن اصل علم خداوند و اینکه خداوند بر هر عمل و حتی نیت ما آگاه است لزوم بودن این شاهدان چیست ؟

در اینکه خداوند عالم است وآگاه شکی نیست ولی شاید یکی از علل وجود شاهدان ارزش گذاشتن خداوند بر شاهدان است ،‌اگر به علم ، آگاهی ، صداقت کسی ایمان داشته باشیم بر امری شاهدش می گیریم حتی اگر خود عالم به مساله باشیم با شاهد گرفتن این فرد به او میزان علاقه واحترام خود را نشان داده وعلاوه بر آن به دیگران خواهیم گفت من برای دیگران احترام قائل می شوم خداوند از رحمت بی حدش به همه چیز به دیده احترام نگاه می کند اینقدر به اعضای بدن وزمین و... احترام می گذارد که جز شاهدان محسوبشان می کند پس چرا در جایی که خداوند بی نیاز به همه مو جودات به دیده تکریم نگاه می کند ما از این صفت بی بهره باشیم ، احترام به انسان ونبات وجماد ...چه زندگی زیبایی را می سازد .


  نظرات شما()


 
 
از: نوریه  ::  84/10/18 ::  11:48 عصر

به نام خدا

هشتمین نور

 

ایه 26 سوره نساء

 

 یُرِیدُ اللّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (26)‏ 

خدا می خواهد راه سعادت را برای شما بیان کند وشما را به آداب آنان که پیش از شمابودند رهبر گردد ، وبر شما از لطف وکرم ببخشاید ، و خدا به احوال خلق دانا وبه حقایق امور آگاهست .

سوره نساء

سلام بر زنان مطهره وپاک از ازل تا ابد خلقت ، سلام بر مریم پاک ، آسیه صبور ، خدیجه فداکار ، ونوره العین رسول حضرت فاطمه زهرا(س) تعریف کامل مطهره ومحدثه .

سوره نساء: نام سوره ما را به یاد لطافت هستی می اندازد ، شمیم خوش بهشت که لطافت این موجود از سطر سطر سوره هویدا است ، چقدر خداوند در مورد این موجود حساس است چقدر خداوند با خلقت این خلق رئوف بودن را یادمان داد چقدر ...

در مورد آیه 26 می توان به چند نکته اساسی توجه داشت

1-     خدا می خواهد راه سعادت را برای شما بیان کند :یعنی خواست واراده پروردگار بر سعادتمند شدن انسان بنا شده ، انسان با هدف والای رسیدن به سعادت خلق شده در اینکه معنی سعادت چیست بحث های بسیاری است واختلافات زیاد،عده ای رسیدن به بهشت را سعادت می دانند وعده ایی فراتر رفته لقاء پروردگار را سعادت می دانند وعده ایی ...سعادت هر چه باشد که روشنی ونور در آن نهفته غایت خواست خداوند برای انسان است ...متاسفانه عده ایی دین را سخت وخداوند را به صورتی بیان کرده اند که خدا منتظر است بنده گناهی مرتکب شود تا او را به جهنم وارد کند در صورتی که این از رحمانیت ورحیمیت خداوند به دور است ، طبق این آیه هم به این نکته روشن می رسیم که خداوند سعادت وکمال را برای انسان می خواهد وحتی عقاب او نیز برای دوری انسان از گناه ورسیدن او به سرچشمه خیرات است همان طور که برای این هدف والا پیامبران درونی وبیرونی خلق کرده ، کتاب نازل کرده وهمواره در جلوی دیدگان ما راهنما قرار می دهد تا به این سعادت که از مهر پروردگار است برسیم .

2-     یکی از راه های مهم هدایت انسان دانستن تجربیات دیگران است ، انسان به دلیل اینکه مدت زمان کوتاهی در دنیا زندگی می کند وفرصت تجربه کردن بسیاری از مسائل را ندارد باید از تجربیات دیگران سود برده وراهی که دیگران طی کرده اند را تکرار نکند ، تجربیات دیگران چون چراغی است که سرعت رسیدن به سعادتی که خداوند برای انسان طالب است را افزایش داده وراه را روشن می کند تا ما چاهها را ببینیم وبا بینایی قدم در راه سعادت گذاریم ،مراد از بیان داستانها وحکایتها در قران برای همین امر مهم است که سرگذشت گذشتگان واستفاده از تجربه آنان چراغ راه انسانها باشد .

3-     واز لطف و کرم بر شما بخشاید :بخشش جز صفات پروردگار است ، در بسیاری از جاها در قران خداوند به این بخشش اشاره داشته که اگر توبه کنید خداوند از شما می گذرد ، این بخشش اثر تربیتی بسیار مهمی در زندگی دار د اینکه انسان بداند پس از بدی وگناه در صورت پشیمان شدن راهی برای بازگشت دارد به زندگی امیدوار می شود اما یک شرط هم وجود دارد در بسیاری از آیات قرآن پس کلمه توبه کلمه اصلحوا بیان شده یعنی توبه کنید واصلاح کنید ...اصلاح خطای گذشته اگر دیواری خراب کردید آباد کنید ، اگر دلی شکستید دل جویی کنید و... وآیا به واقع این اصلاح کردن آسان است ؟ اگر به عدل خداوند ایمان داشته باشیم نباید هم ساده باشد با هر گناه آبادی خراب می شود عدل خدا حکم می کند به تاوان خرابی ، آبادانی صورت گیرد پس یکی از شرایط مهم پذیرش توبه اصلاح امور گذشته است ...

4-     خدا به احوال خلق دانا وبه حقایق امور آگاهست: یکی دیگر از صفات زیبای خداوند ستارالعیوب بودن خدا وند است ، هیچ کس به احوال بندگان آگاه نیست مگر کسی که از رگ گردن به او نزدیکتر است برای همین مهم همیشه باید در قضاوت کردن در مورد دیگران محتاط بود ما به دلیل محدود بودنمان بسیاری از مسائل را در مورد دیگران نمی دانیم بنابراین بر ذهنیات خود اجازه سخن گفتن وقضاوت در مورد دیگران را نداریم ...شاید در جهان غیر مادی دیگران به دلیل عدم محدویت بتوانیم از ذات دیگران با خبر شویم ولی تا زمانی که این امکان برایمان به وجود نیامده از قضاوت در احوال دیگران باید دوری کنیم شاید بنده ایی که به ظاهر از هیچ درجه ایی برخوردار نیست محبوب قادر مطلق است ...قضاوت کار ساده ایی نیست.

 


  نظرات شما()


 
 
از: نوریه  ::  84/10/13 ::  2:56 عصر

به نام خدا

سلام  برحسین (ع) وخاندان منورش.

آیه  120 سوره نحل

 هفتمین نور

 

إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتاً لِلّهِ حَنِیفاً وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (120)

 

به درستی که ابراهیم مطیع و فرمانبردار بود وهرگز به خدای یکتا شرک نیاورد .

در آیه خداوند به چند صفت از اصفات زیبای حضرت ابراهیم (ع) اشاره فرمودند .ابراهیم پیامبری اولوالعزم  است که پس از سپری کردن امتحانهای سخت به مقام والای امامت رسید ولقب زیبای خلیل الله بودن را کسب نمود ، اما ابراهیم دارای چه ویژگیهایی بود که به این مقام  والا رسید ؟ما از بسیاری از صفات و ویژگیهای والای ابرهیم می گذریم وبه دو صفت بیان شده در این آیه بسنده می کنیم

1-   مطیع وفرمانبردار بودن :

یکی از مراحل مهم رسیدن به کمال ، عشق ، وصل ، ویا هرنام دیگر که نشانه اوج کمال انسان است داشتن ویژگی فرمانبرداری واطاعت از ذات مقدس حق است ، توکل ، رضا وتسلیم ، در نگاه اول آسان به نظر می رسد (که عشق آسان نمود اول  ولی افتاد مشکلها )اما انسان به این مرحله نخواهد رسید تا به مرحله یقین نرسد .از توکل باید گذشت به رضا رسید واز پس ان وارد وادی تسلیم شد که وقتی گفتند به نار در آی بی درنگ بر شعله نشینی . ابراهیم خلیل همواره فرمانبردار بود قرآن در این باره داستان های بسیاری نقل کرده که نشان دهنده تسلیم بی چون وچرای حق بودن حضرت ابراهیم  است.

2-   شرک نیاوردن به خداوند

شرک یعنی چه ؟

وقتی با این سوال مواجه می شویم  ابتدا فکر می کنیم گناه شرک که خداوند بارها در قرآن به آن اشاره داشته ویژه ما نیست وحتی از یاد اینکه خدای نکرده بخواهیم به خداوند مشرک شویم همه بدنمان می لرزد اما با توجه به حدیثی که از پیامبر (ص) نقل شده که راه یابی شرک  به قلب از راه رفتن مورچه ای سیاه بر روی سنگی سیاه در دل شبی سیاه مخفی تر است ، در می یابیم راه نفوذ شیطان وآسانترین راه همین شرک است هر نوع گناه (چه کبیره چه صغیره ) از آنجا که نا فرمانی خدا است وبرتری سخن یا حب دیگری بر سخن یا حب خداست نشانه بندگی ما به غیر خداوند است پس شرک است .

گناه = شرک

یادم است بزرگی می گفتند هنگام سیری لقمه ای زیاد خوردن شرک محسوب می شود

پس نتیجه می گیریم حضرت ابراهیم که هرگز به خداوند شرک نیاورد ، هرگز گناه نکرد وحب هیچ چیز را بر حب خداوند ارجح ندانست وتسلیم خداوند بود تا به مقام والای نبوت – امامت – حب پروردگار رسید .

یادمان باشد هنگامی که ابراهیم  به مقام والای خلیل الهی می رسد حسین (ع) با آن  اطاعت محض به چه مقامی در نزد پروردگار رسیده ...

صدای کاروان حسین  به عزم کعبه به گوش می رسد ... پرچم دار کاروان عباس بن علی است  و...


  نظرات شما()

   1   2      >

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه |شناسنامه|ایمیل
وبلاگ من
 
 
 
 
 
 
نذر
 
نذر
 
قرآن
 
یــــاهـو
 
آذر
دی
بهمن
اردیبهشت
خرداد