سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خود پسندیدن مانع به زیادت رسیدن است . [نهج البلاغه]
نذر
 

 
 
از: نوریه  ::  84/9/28 ::  6:59 عصر

به نام خدا

سلام بر روان پاک ومطهر خانم فاطمه زهرا (س)

سومین نور

همه آیات الهی نوری هستند که کافی است سر بلند کنیم ودر امتداد آن قدم زنیم تا به سرچشمه ان برسیم

آیه 53 سوره کهف

 

 وَرَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُم مُّوَاقِعُوهَا وَلَمْ یَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفاً (53)‏

 

در این ایه خداوند به مجرمین  وعده  آتش دوزخ را می دهد که به چشم مشاهده می کنند آتشی که در آن خواهند افتاد ونجاتی از آن ندارند

اما مجرمینی که شایسته عذاب دوزخ شدند چه کسانی هستند ؟

مجرم اسم فاعل است به معنی کسی که جرمی مرتکب شده است

اما جرم به چه معنا است ؟که پیامد آن عذاب پروردگار است ؟عذابی که تا ابد راه نجاتی در آن نیست ؟

جرم با فتحه به معنی قطع کردن

مرتکب گناه شدن

جرم شدن

است .

یعنی مجرم کسی است که قطع کرده اما مجرم چه چیز را قطع کرده که شایسته عذاب شده ؟

با توجه با ایات بالای این این که خطاب خداوند مشرکان هستند  می توان گمان کرد مجرمین کسانی هستند که رابطه خود را با خداوند قطع کرده اند وبه خدایان دیگر رو کرده اند این خدا در زندگی هر فرد می تواند چیزی باشد

سنگ وچوب

مال

فرزند

مقام

وبه طور کلی خواسته های دنیوی که اگر چه به ظاهر اقرار می کنیم به وحدانیت خداوند و شاید گمان هم نکنیم که  در دل شرکی به خداوند داریم اما وقتی به خاطر مال از سخن خدا گذشتیم ، یا به خاطر مقام و... سخن خدا را به بهای اندک فروختیم جز گروه مشرکان قرار خواهیم گرفت ، خدایانی که در سرای آخرت  به نداهای بلند ما پاسخ نمی دهند

وقتی خداوند امر می کند که گناه نکنید مثلا غیبت نکنید ، دروغ نگوئید و... وما آن را انجام می دهیم یعنی سخن خداوند را برترین سخن ندانسته و چیز یا کس دیگری را بر خداوند ارجح می دانیم حتی اگر این چیز خود ما باشیم ، حتی خود ما می توانیم گزینه ایی باشیم در شرک به پروردگار

قطع از خداوند ، قطع از توکل به خداوند ودر واقع قطع از تمام خوبیها است ، با قطع از این رحمت بی انتها حتی جهنم را در دنیا می چشیم زیرا دوری از خداوند بزرگترین عذابی است که هر فرد می تواند بچشد .

 

در زبان فارسی از مجرم به بد کاران تعبیر شده

اما در همین زبان فارسی می توان مترادف مجرم را یافت جرم به معنای وزن وسنگینی .

می توان عنوان کرد که مجرم کسی است که سنگین شده ، سنگینی شدن توان حرکت را از انسان می گیرد وانسانی که توان حرکت نداشته باشد به مردابی بدل می شود که حتی زندگی دنیا برای او عذاب جهنم است .

با هر گناهی که مرتکب می شویم وزنه ایی به پای خود می بندیم ،تا از رفتن ورسیدن به انوار خیرات بمانیم ،شاید به همین دلیل است که در زبان محاوره از گناه به بار تعبیر شده ، باری که باید سختی آن را به دوش بکشیم ودر انتها نه تنها بار سنگین به در د ما نمی خورد بلکه به خاطر وجودش با زخواست خواهیم شد.

 

 

 


  نظرات شما()


 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه |شناسنامه|ایمیل
وبلاگ من
 
 
 
 
 
 
نذر
 
نذر
 
قرآن
 
یــــاهـو
 
آذر
دی
بهمن
اردیبهشت
خرداد